.
چهارشنبه 19 ارديبهشت 1403.
May 08 2024.
  • parsian optic3.png
  • Sairan-JET.png

مقایسه دو هواپیمای F14 Tomcoat و Mig 31 BM

1 1 1 1 1 1 1 1 1 1 Rating 4.50 (2 Votes)
امتیاز کاربران
ضعیفعالی 

مقایسه تامکت با میگ 31


بدون شک قدرت رهگيري نيروي هوايي است که به عنوان نخستين نيروي دفاعي هر کشوري در مقابل تهديد هاي هوايي دشمنان عمل مي کند.


اگر اين قدرت رهگيري از توان بالقوه اي برخوردار بوده و بتواند با کمک خلبانان کارآزموده اولين تهاجم دشمن را به خوبي دفع نمايد، بايد مطمئن بود که دشمن فکر حمله از راه نيروي هوايي اش را فراموش خواهد کرد و برعکس اين قضيه هم صادق است.


در طول تاريخ هوانوردي، هواپيماهاي جنگنده رهگير هميشه از مهم ترين بخش هاي نيروي هوايي هر کشور بوده اند و قدرت آن ها به منزله قدرت کل نيروي هوايي آن کشور است. در مقاله زير به بررسي توانايي هاي عملياتي دو فروند از به نام ترين و مخوف ترين جنگنده رهگير هاي جهان، هواپيماهاي F-14 Tomcat و MiG-31 Foxhound پرداخته و قابليت هاي اين دو جنگنده را با يکديگر مقايسه خواهيم کرد:


تاريخچه جنگنده F-14 Tomcat

گربه ملوس نيروي دريايي آمريکا براي نخستين بار پرواز خود را در سال 1970 انجام داد. تامکت به عنوان جانشيني براي فانتوم روي عرشه ناوهاي هواپيمابر آمده بود تا به همه ثابت کند که افسانه اي ها تکرار هم مي شوند. اين هواپيما مجهز به سيستم هاي راداري بسيار قدرتمند و يک سيستم تسليحاتي بي نظير در زمان خود به نام فينيکس بود که شهرت عجيبي را براي اين جنگنده ساخت گرومن به ارمغان آورد. همين آوازه باعث شد که توجه ايران به سمت اين جنگنده جلب شده و تعداد 79 فروند از اين جنگنده به نيروي هوايي آن زمان کشورمان تحويل شود. ساخت F-14 مقدمه اي شد براي احساس خطر شوروي در مقابل جنگنده جديد و طراحي نسل جديد جنگنده هاي روسي، مانند سوخو Su-27 و MiG-29 که هر دو با الهام از جنگنده F-14 ساخته شدند و شکل ظاهري آن ها مصداق اين مدعاست. تامکت نقايص خود را به خوبي در سايه سيستم موشکي بي نظيرش پوشانده بود، اما يکي دو حادثه که منجر به سقوط تامکت گرديد موجب آغاز تحقيقاتي براي اطلاع از علت سقوط شد که نتيجه، ضعف شديد موتورهاي هواپيما براي چنين بدنه و سيستم هاي سنگين بود. سرانجام، تامکت هاي مدل A با موتورهاي TF-30-P414A ساخت پرات اند ويتني به تدريج با جنگنده هاي جديد تامکت +A، مدل B و در نهايت مدل D يا سوپر تامکت تعويض شدند. مدل هاي بعدي تامکت همگي از موتورهاي قدرتمند GE-F110 ساخت جنرال الکتريک براي پرواز بهره مي بردند. هر چند که حيات سي و شش ساله تامکت امسال-2006 ظاهراً با بازنشست کردن تامکت به پايان رسيده است، اما هنوز هم زمزمه هايي براي بازگشت اين جنگنده به روي عرشه ناوها و حتي خدمت در نيروي هوايي شنيده مي شود.





تاريخچه جنگنده MiG-31 Foxhound


اعلام آغاز به کار ساخت بمب افکن دوربرد و مافوق صوت XB-70 توسط آمريکا باعث بروز سر و صداهاي بسياري در شوروي سابق شد. ظاهراً همه حرف ها و احاديث حکايت از آن داشت که در آن زمان شوروي فاقد جنگنده رهگيري براي مقابله با بمب افکن عجيب و غريب آمريکا بود و اين براي شوروي چيزي کمتر از يک فاجعه نبود. شرکت هواپيماسازي ميکويان گورويچ به سرعت دست به کار شد و طرح جنگنده اي با سرعت بسيار زياد و سقف پرواز بالا را به مقامات شوروي تسليم کرد. اين طرح بعد ها ميگ MiG-25 با لقب Foxbat شناخته شد. فاکس بت جنگنده اي بزرگ و درشت اندام بود، موتورهاي به مراتب بزرگتري نسبت به جنگنده هاي هم عصر خود داشت، بسيار سريع پرواز مي کرد و گاه سرعت اين جنگنده به 3 ماخ هم مي رسيد و ارتفاع پرواز آن بيش از 20 کيلومتر بود و ظاهراً چيزي از سرعت آن کم نداشت. اما ميگ MiG-25 ضعفهاي بسياي هم داشت. براي مثال قدرت مانورپذيري آن به طرز وحشتناکي ناچيز بود، رادار آن بسيار ناکارآمد بود و دريک کلام، اين هواپيمايي نبود که از پس رهگيري هواپيماهايي مثل B-70 يا SR-71 بر بيايد. با اين که ميگ MiG-25 هرگز هواپيمايي نبود که بتواند چنان تهديد عمده اي براي آمريکا به وجود آورد، اما ترسناک ترين جنگنده براي خلبانان آمريکايي همين ميگ MiG-25 بود. تا اينکه در سال 1976 يک فروند ميگ MiG-25 نيروي هوايي شوروي به خلباني ويکتور بلنکو در ژاپن به زمين نشست. هواپيماي فاکس بت به دست آمريکاييها افتاد و رازهاي آن در مدت کمي بر ملا شد و ديگر واهمه اي براي خلبانان آمريکايي از اين جنگنده باقي نگذاشت.


هواپيماي رهگير ميگ MiG-25، نماي جانبي



پس از آشکار شدن توانايي هاي ميگ MiG-25 براي غربيها، روس ها به فکر ساخت جنگنده اي بر پايه ي فاکس بت منتها با توانايي هاي کاملاً غير قابل مقايسه با اين جنگنده افتادند. البته ويکتور بلنکو پيشتر خبر از طراحي جنگنده اي کاملاً جديد و به روز با نام سوپر فاکس بت داده بود. نتيجه هواپيماي آزمايشي Ye-155MP بود که براي نخستين بار در سال 1975به پرواز درآمد. اين پرنده نام MiG-31 را با لقب Foxhound به معناي سگ شکاري به خود اختصاص داد. فاکس هاوند در يک نگاه بسيار شبيه به ميگ 25 بود، اما بزرگتر و مستحکم تر از فاکس بت بود. اين جنگنده با اينکه بر پايه فاکس بت ساخته شده بود، اما هواپيمايي بسيار مدرن و البته قابل اطمينان بود. به کار بردن مقادير بيشتري تيتانيوم و آلومينيوم در سازه اين هواپيما باعث توانايي تحمل شتاب G بيشتر شده بود و موتورهاي جديد توربوفن با مصرف کمتر، برد بيشتر هواپيما را تضمين مي کردند. همچنين تسليحات جديد و رادار قدرتمند از ميگ MiG-31 يک رهگير تمام عيار ساخته بود.

گربه نر آمريکايي به نبرد سگ شکاري روسي مي رود!

در شرايط حال، به نظر مي رسد قدرتمند ترين و مقتدر ترين رهگيرهاي حال حاضر جهان، هواپيماهاي F-14 و MiG-31 باشند. از اين جهت که اين دو جنگنده هميشه در مباحث مختلف مقابل يکديگر قرار گرفته اند و خواه يا ناخواه به عنوان رقباي سرسخت يکديگر به شمار مي روند، مقايسه فني اين دو هواپيما خالي از لطف نخواهد بود. در اين مقايسه، فاکتورهاي مختلف و موارد گوناگون بين هر دو جنگنده سنجيده شده و نسبت به يکديگر مقايسه مي شوند. در هر بخش، ده امتياز در نظر گرفته شده است. هر چه جنگنده مورد نظر امتياز بالاتري کسب نمايد، به منزله برتري آن جنگنده در داشتن شرايط فاکتور مقايسه است. حال به مقايسه فني دو جنگنده مي پردازيم و سعي خواهيم کرد که حتي الامکان بيشتر عوامل و فاکتور ها براي مقايسه در نظر گرفته شوند تا مقايسه هرچه بيشتر نمايانگر محاسن و معايب دو جنگنده نسبت به يکديگر باشد:

 1- ابعاد و خصوصيات ظاهري- Dimensions and Appearance Sepcs

دو هواپيماي MiG-31 فاکس هاوند و F-14 تامکت هر دو از کلاس هواپيماهاي جنگنده بزرگ و سنگين وزن هستند. فاکس هاوند طولي حدود 21 متر و دهنه بالي حدود 14 متر دارد. در مقابل تامکت طولي برابر با 19 متر و فاصله دو سر بالي در حدود 19.5 متر در حالت باز و 11.5 متر در حالت بسته دارد. هر دو هواپيما براي حفظ پايداري طولي از سکان هاي عمودي دو قلو استفاده مي کنند. F-14 مجهز به سيستم بال هاي متغير است در حالي که فاکس هاوند فاقد چنين سيستمي است. ترمزهاي هوايي فاکس هاوند در زير ورودي موتورها قرار دارند و به صورت دوتايي به سمت پايين باز مي شوند و ترمزهاي تامکت که به بال پروانه اي مشهورند، در فاصله بين دو موتور در قسمت عقب هواپيما واقع شده اند و به صورت دوتايي، يکي به سمت بالا و يکي به سمت پايين باز مي شوند. ارابه هاي فرود دماغه دو هواپيما مشابه است اما ارابه هاي فرود اصلي فاکس هاوند به صورت دو چرخ پشت سر هم قرار گرفته اند در حالي که در تامکت دو چرخ هر ارابه اصلي کنار هم نصب شده اند. تامکت داراي هشت پايلون نصب تسليحات-شش عدد در زيز بدنه و در تونل بين موتورها و دو عدد در زير ريشه بالهاست. فاکس هاوند نيز داراي هشت مقر نصب تسليحات- چهار عدد زير بدنه و چهار عدد زير بال هاست. بدنه ي هر دو هواپيما به حالتي طراحي شده است که بتواند در ايجاد نيروي براي بيشتر دخالت نمايد. فاصله بين موتورها در تامکت بسيار زياد و در فاکس هاوند بسيار کم است و کلاً حجم ورودي ها و خروجي هاي فاکس هاوند بيشتر است. اين بخش فقط براي آشنايي با خصوصيات ظاهري دو جنگنده آورده شده و تاثيري در امتياز دهي مقايسه ندارد.

MiG-31A از مدل هاي اوليه فاکس هاوند مجهز به چهار موشک R-33


 2-حداکثر سرعت-Maximum Speed:

اهميت سقف پرواز خدمتي از آن جهت است که هواپيماي جنگنده بتواند در ارتفاعي پرواز کند که مصرف سوخت کمتر شده در نتيجه برد هواپيما بيشتر شود. با افزايش ارتفاع، تراکم مولکول هاي هوا به شدت کم شده و مقاومت کمتري از سوي هوا بر هواپيما اعمال مي شود. مقاومت کمتر به معناي امکان اعمال قدرت کمتر موتور و در نتيجه کاهش مصرف سوخت است. همچنين، موتورهاي جت امروز بهترين کارائي خود را در ارتفاعات بالا به نمايش مي گذارند. گاهي اوقات، در نبردهاي تن به تن هواپيماهاي جنگنده براي فرار از دست حريفانشان به ارتفاعات بالاتري که هواپيماي دشمن توانايي دستيابي به آن را ندارند صعود مي کنند و بدين صورت هر چند براي مدت کوتاه، ولي خود را از مهلکه نجات مي دهند. ميگ MiG-25 در يک پرواز به ياد ماندني سقف پرواز مطلق هواپيماهاي جنگنده جهان را شکسته و به ارتفاع 37 کيلومتري زمين صعود کرد. باز هم، قدرت ارتفاع گيري بالا در MiG-31 هم وجود دارد. فاکس هاوند مي تواند به ارتفاع 20600 متري زمين دست پيدا کند در حالي که تامکت مي تواند تنها تا ارتفاع 17300 متري اوج بگيرد. در اين مورد مقايسه باز هم برگ برنده با MiG-31 است و فاکس هاوند از ده امتياز نه امتياز و تامکت از ده امتياز هفت امتياز کسب مي کند.

هواپيماي F-14 تامکت در حال سوختگيري هوايي


 3- برد گذري و عملياتي-Ferry and Combat Range:

يکي از مهم ترين معيار ها و ويژگي هاي هواپيماهاي نظامي و غير نظامي برد اين گونه هواپيماهاست. برد يک هواپيما عبارتست از ميزان مسافتي که يک هواپيما مي تواند طي کند. البته طي مسافت تحت شرايط مختلفي امکان پذير است که از اين جهت ما به دو دسته برد عملياتي و برد گذري اشاره مي کنيم. برد عملياتي به ميزان مسافت قابل طي شدن توسط هواپيمايي گفته مي شود که مي تواند با تسليحات کامل و تانک هاي سوخت پر آن مسير را طي نمايد. اين مقدار معمولاً نصف حساب مي شود چرا که هواپيماهاي نظامي نمي توانند در خاک دشمن فرود بيايند و مجبورند حداقل از توانايي طي کردن مسافت رفت براي طي کردن مسافت برگشت برخوردار باشند. اما برد گذري به ميزان مسافتي گفته مي شود که هواپيما مي تواند بدون هيچ گونه تسليحاتي و با تانک هاي سوخت پر در بهينه ترين سرعت و ارتفاع طي نمايد که هميشه اين ميزان برد از برد عملياتي بيشتر است. هواپيمايي با برد زياد مي تواند بدون ترس از اتمام سوخت به عمليات بپردازد و با خيال آسوده به پايگاه خود بازگردد. هواپيماي MiG-31 داراي برد گذري 3250 کيلومتر و برد عملياتي 750 کيلومتر و هواپيماي F-14 داراي برد گذري 3200 کيلومتر و برد عملياتي 920 کيلومتر است. هر دو هواپيما به دليل استفاده از موتورهاي توربوفن با ضريب کنارگذر پايين برد نسبتاً زيادي دارند. هم هواپيماي MiG-31 و هم F-14 قابليت سوختگيري هوايي دارند که در صورت انجام آن برد آن ها تا دو برابر مي تواند افزايش يابد. اين دو هواپيما از نظر برد بسيار مشابه هم هستند، اما برد عملياتي بيشتر تامکت باعث پيش افتادن اين جنگنده مي شود. در اين مقايسه، تامکت با دريافت نه امتياز از ده امتياز بالاتر از فاکس هاوند با دريافت هشت امتياز از ده امتياز قرار مي گيرد.

 4- موتورها يا پيشرانه ها-Propulsion System:
از اصلي ترين بخش هاي تشکيل دهنده هر هواپيمايي قسمت پيشرانش يا موتورهاي آن هواپيماست. داشتن عمر خدمتي بالا، تطبيق با انواع شرايط پروازي، نسبت قدرت به وزن بالا، مصرف سوخت کم، TBO بالا، سر و صداي کم، عدم به جاگذاري خط دود در آسمان و واکنش سريع به تغييرات قدرت همه از مشخصه هاي يک موتور جت ايده آل هستند. ميگ MiG-31 در مدل هاي اوليه از موتور R-15BD-300 ساخت تومانسکي با قدرت نزديک به 24000 پاوند استفاده مي کرد. مدل A جنگنده F-14 تامکت نيز از موتور TF-30-P412/414A با قدرت 20000 پاوند بهره مي برد. اگر ماکزيمم وزن تيک آف دو جنگنده با توجه به قدرت موتورها مقايسه شود-MiG-31 با بيشترين وزن 41 تن و F-14 با بيشترين وزن 31 تن- مشاهده مي شود که نسبت قدرت به وزن هواپيماي تامکت مدل A بيشتر است و از اين نظر تامکت جلوتر از فاکس هاوند قرار مي گيرد. اما در مدل هاي بعدي، MiG-31 مجهز به موتورهاي توربوفن D-30F6 ساخت سولوويف با قدرت 34170 پوند و F-14A+/B/D به موتورهاي توربوفن GE-F110-400 ساخت جنرال الکتريک با قدرت 27000 پوند شدند. اگر مقايسه قدرت بر وزن بين آخرين مدل هاي فاکس هاوند و تامکت صورت بگيرد، مي بينيم که فاکس هاوند با اختلاف بسيار کمي تامکت را پشت سر مي گذارد که مي توان اين اختلاف را ناديده گرفت و دو جنگنده را از اين لحاظ در يک سطح فرض کرد. ورودي ها و خروجي هاي موتورهاي فاکس هاوند بسيار بزرگ هستند و حجم موتورهاي اين هواپيما به طور کلي از موتورهاي هواپيماهاي مشابه بيشتر است. سر و صداي موتورهاي تامکت بسيار کمتر از موتورهاي فاکس هاوند است اما چه مدل هاي اوليه فاکس هاوند چه تامکت داراي مشکل به جا گذاشتن خط دود در آسمان هستند. در اين مورد مقايسه دو جنگنده در يک سطح قرار مي گيرند و از ده امتياز، نه امتياز به هريک از جنگنده ها تعلق مي گيرد.

خروجي هاي موتورهاي عظيم الجثه MiG-31BM


 5- سقف پرواز خدمتي-Service Ceilling:
اهميت سقف پرواز خدمتي از آن جهت است که هواپيماي جنگنده بتواند در ارتفاعي پرواز کند که مصرف سوخت کمتر شده در نتيجه برد هواپيما بيشتر شود. با افزايش ارتفاع، تراکم مولکول هاي هوا به شدت کم شده و مقاومت کمتري از سوي هوا بر هواپيما اعمال مي شود. مقاومت کمتر به معناي امکان اعمال قدرت کمتر موتور و در نتيجه کاهش مصرف سوخت است. همچنين، موتورهاي جت امروز بهترين کارائي خود را در ارتفاعات بالا به نمايش مي گذارند. گاهي اوقات، در نبردهاي تن به تن هواپيماهاي جنگنده براي فرار از دست حريفانشان به ارتفاعات بالاتري که هواپيماي دشمن توانايي دستيابي به آن را ندارند صعود مي کنند و بدين صورت هر چند براي مدت کوتاه، ولي خود را از مهلکه نجات مي دهند. ميگ MiG-25 در يک پرواز به ياد ماندني سقف پرواز مطلق هواپيماهاي جنگنده جهان را شکسته و به ارتفاع 37 کيلومتري زمين صعود کرد. باز هم، قدرت ارتفاع گيري بالا در MiG-31 هم وجود دارد. فاکس هاوند مي تواند به ارتفاع 20600 متري زمين دست پيدا کند در حالي که تامکت مي تواند تنها تا ارتفاع 17300 متري اوج بگيرد. در اين مورد مقايسه باز هم برگ برنده با MiG-31 است و فاکس هاوند از ده امتياز نه امتياز و تامکت از ده امتياز هفت امتياز کسب مي کند.

 6-مانورپذيري-Maneuverability:
در نبردهاي داگفايت يا جنگ هاي هوايي بسيار نزديک که پر از تعقيب و گريز هاي هواپيماهاي جنگنده به دنبال هم است تعيين کننده ترين عامل موفقيت يک هواپيما مي تواند مانورپذيري آن باشد. شعاع دورزدن کوچکتر، سرعت دورزدن بيشتر، تحمل شتاب جي بيشتر و سرعت استال کمتر از عوامل تاثير گذار در مانورپذيري يک جنگنده هستند. هر دو هواپيماي مورد بحث ما هواپيماهايي سنگين وزن، بزرگ و تنبل هستند و مانورپذيري آن چناني در حد اعلاء ندارند. از هواپيماي MiG-31 که از بدنه پايه MiG-25 به عنوان يکي از مانورناپذيرترين جنگنده هاي جهان استفاده مي کند بايد مانورپذيري در حد يک هواپيماي مسافربري را از آن انتظار داشت! اما هواپيماي F-14 به مدد استفاده از سيستم سنگين و گرانقيمت بال هاي متغير و بالچه هاي جانبي داراي مانورپذيري به مراتب بهتري است. فاکس هاوند مي تواند تا 6 جي نيروي شتاب گرانشي زمين را تحمل کند و اين در حاليست که تامکت به راحتي تا 9 جي شتاب جاذبه را تحمل مي نمايد. تامکت بر خلاف فاکس هاوند مشکلي براي پرواز در سرعت هاي پايين و ارتفاع پايين ندارد اما فاکس هاوند به طور عمده در اين سرعت ها کمي ناپايدار است. سرعت صعود تامکت به ارتفاعات در حدود 9400 متر بر دقيقه است در حالي که سرعت صعود MiG-31 برابر 12400 متر بر دقيقه است که فاکس هاوند اين مسئله را مديون موتورهاي قدرتمندش است. F-14 قادر است با استفاده از حالت بال هاي کاملاً باز با سرعت 230 کيلومتر بر ساعت تيک آف کند، در حالي که MiG-31 براي تيک آف بايد تا حدود 290 الي 300 کيلومتر بر ساعت سرعت بگيرد. به طور کلي در مانورپذيري و مشخصه هاي آيروديناميکي تامکت يک سر و گردن از فاکس هاوند بالاتر است. تامکت 8 امتياز و فاکس هاوند 6 امتياز از ده امتياز اين مقايسه را دريافت مي کند.

 7-وضعيت ديد و کاکپيت-Cockpit View:
با وجود پيشرفت سيستم هاي راداري و شناسايي تا سطحي که باور آن نيز مشکل است، اما يک قاعده کلي وجود دارد که مي گويد: «خلبان هميشه به چشمان خود بيشتر اعتماد دارد تا تجهيزاتي که براي استفاده وي گذاشته شده است.» به همين دليل وضعيت ديد خلبان تاثير بسيار زيادي در عملکرد وي دارد. اهميت اين مسئله در نبردهاي هوايي نزديک و نياز به آگاهي بصري از وضعيت دشمن معلوم مي شود. در هواپيماي MiG-31 همانند MiG-25 خلبان عميقاً در داخل کاکپيت قرار مي گيرد و ديد بسيار محدود است. اين وضعيت کاکپيت فاکس هاوند بيشتر به هواپيماهاي شناسايي شبيه است تا يک هواپيماي رهگير و هنوز هم اين يکي از نقايص عمده MiG-31 محسوب مي شود. اما ديد در هواپيماي تامکت در حدي قابل قبول بوده و خلبان به خوبي کنترل اطراف خويش را در دست دارد. با اينکه MiG-31 حدود 5 تا 7 سال پس از تامکت به پرواز در آمده، اما کاکپيت اين هواپيما از تجهيزات آنالوگ بيشتري نسبت به تامکت برخوردار است. دو سرنشينه بودن هر دو هواپيما امکان استفاده از اين هواپيماها به عنوان هواپيماهاي آموزشي بدون کم ترين تغييري را مي دهد. در هواپيماهاي MiG-31 و F-14 يک مجموعه ساده از کنترل هاي پرواز و پريسکوپ هاي جمع شونده وجود دارد تا در شرايط اضطراري خلبان عقب قادر به فرود آوردن هواپيما باشد. هر دو هواپيما مجهز به سيستم نمايشگر سربالا يا HUD براي نمايش اطلاعات پروازي در جلوي چشمان خلبان هستند. در اين مقايسه نيز تامکت با دريافت نه امتياز از ده امتياز بالاتر از فاکس هاوند با دريافت هفت امتياز از ده امتياز قرار مي گيرد.



 8-سيستم هاي راداري-RADAR Systems:
يکي از بزرگترين پيشرفت هاي علم هوانوردي اختراع رادار و به کارگيري آن در هواپيماهاي نظامي به طور گسترده بود. با آشکار شدن اهميت فوق العاده وجود سيستم هاي راداري، رادارهاي شناسايي قدرتمندي در طي دوران مختلف براي هواپيماهاي جنگنده ساخته شدند. به کمک رادار مي توان بدون نياز به ديدن هواپيماهاي دشمن، آن ها را از فواصل دورتر شناسايي و خود را براي حمله به آن ها آماده کرد. هم هواپيماي MiG-31 و هم F-14 از سيستم هاي راداري بسيار قدرتمند و مشهوري برخوردارند که براي رهگيرهايي در اين سطح ضروري به نظر مي رسد. يکي از مهم ترين عواملي که نقش عمده اي را در به شهرت رساندن تامکت ايفا کرد رادار فوق پيشرفته-در زمان خود- AN/AWG-9 بود که با توانايي شناسايي 24 هدف همزمان و توانايي مورد هدف قرار دادن 6 عدد از آن ها به صورت همزمان تا سال ها از آن به عنوان بي نظير ترين رادار نصب شده روي هواپيماهاي جنگنده ياد مي شد. اين قضيه تا جايي پيش رفت که حتي در جنگ تحميلي ايران-عراق، از رادار AWG-9 در قالب هواپيماي تامکت به عنوان ميني آواکس استفاده شد. اين رادار توانايي اسکن شعاع 370 کيلومتري را داراست، مضاف بر اينکه اگر محدوديت اندازه آنتن اين رادار نبود، AWG-9 قادر به اسکن شعاع 700 کيلومتري نيز مي باشد. اين رادار بعد ها در هواپيماي F-14D ارتقا يافته و کاملاً ديجيتالي شد و قابليت ايجاد ديتالينک در آن تعبيه گشت و از آن زمان به بعد اين مدل از رادار، AN/APG-71 ناميده شد.اما در آن سوي قضيه، ميگ MiG-31 قرار دارد که رادار اين جنگنده نيز غوغايي در عرصه رادارهاي پيشرفته ايجاد کرده است. رادار ملقب به «زاسلون» با کد SBI-16 که در مدل هاي قديميتر MiG-31 به کار رفته است توانايي اسکن فضاي 200 کيلومتري اطراف خود را دارد و قادر است 10 هدف را به طور همزمان در نظر گرفته و به چهار عدد آن ها شليک نمايد. در مدل MiG-31BM همين رادار دچار تغييرات و بهبود هايي گرديد و پس از آن با نام Zaslon-M يا کد S-800 شناخته شد. اين رادار توانايي هايي مشابه AN/APG-71 دارد، قادر است فضاي 400 کيلومتري اطراف اسکن کرده، 24 هدف را همزمان شناسايي نموده و به 6 عدد آنان حمله نمايد. گفته مي شود که اين رادار به حدي قدرتمند است که حتي مي تواند جنگنده هاي خفاکار يا Stealth را نيز شناسايي کند. MiG-31 در حقيقت نخستين هواپيمايي بود که قابليت نگاه به پايين-شليک به پايين واقعي داشت. رادار اين هواپيما حتي به اهدافي که در پشت سر هواپيما قرار دارند نيز حساس است. بسياري بر اين عقيده اند که رادار زاسلون از روي نمونه هاي رادار AN/AWG-9 ساخته شده است و تکنولوژي آن مشابه تکنولوژي همان رادار است. در اين مقايسه، ظاهراً دو جنگنده تقريباً در يک سطح قرار دارند و هر دو هواپيما از ده امتياز اين مرحله، نه امتياز دريافت مي کنند.




نمايي زيبا از يک فروند F-14A پارک شده در پايگاه



 10-سيستم هاي ديگر-Other Systems:
در بعضي مدل هاي ميگ MiG-25 و خصوصاً مدل هاي شناسايي دوربين هايي براي عمليات شناسايي نيز وجود داشت. وجود يک چنين دوربين هايي يا سنسور هاي احتمالي در هواپيماي MiG-31 هنوز معلوم نيست. در مقابل، تامکت از نظر سيستم هاي جانبي ديگر مقام بالاتري دارد، چرا که اين جنگنده به راحتي مي تواند تبديل به يک هواپيماي شناسايي کامل شود و اين کار با نصب سيستم TARPS-Tactical Airborne Reconnaisance Pod System امکان پذير مي شود. همچنين سيستم ناوبري و هدف گيري شبانه LANTIRN-Low Altitude Night Targetting and Infra Red Navigation توانايي هاي هوا به زمين اين جنگنده بازهم افزايش مي يابد. هر دو هواپيما مجهز به سيستم اسکن مادون قرمز حرارتي هواپيماهاي دشمن يا IRST-Infra Red Search and Track هستند، مضاف بر اين که F-14 به سيستم ديگري مشابه IRST با نام FLIR-Front Looking Infra Red نيز مجهز است. در اين مورد مقايسه تامکت از ده امتياز نه امتياز را دريافت کرده و فاکس هاوند هم از ده امتياز هفت امتياز را دريافت مي کند و بدين ترتيب در اين قسمت MiG-31 مغلوب توانايي الکترونيکي تامکت مي شود.

11-قابليت پنهانکاری- Stealth Capability:
قابليت خفاکاري که از خصوصيات جنگنده هاي نسل پنجم است، با استفاده از مواد مخصوص جاذب راداري و طراحي ويژه بدنه هواپيما مانع تشخيص اين گونه هواپيماها به وسيله رادار مي شود. جنگنده هاي مورد مقايسه اين بحث از نسل چهارم جنگنده ها هستند و در هيچ يک قابليت هاي خفاکاري ديده نمي شود. امتياز هر دو جنگنده از اين بخش از ده امتياز صفر امتياز است.

12-هزينه هاي خريد و نگهداري- Purchase and Maintenance Costs:
يکي از عواملي که ممکن است کشوري را به خريد يا عدم خريد يک جنگنده ترغيب و تشويق نمايد، قيمت جنگنده و البته هزينه هاي نگهداري آن است. هواپيماي MiG-31BM چهل ميليون دلار قيمت دارد و تامکت هاي F-14D داراي قيمتي برابر با سي و هشت ميليون دلار مي باشند. تفاوت قيمت خريد دو جنگنده تقريباً نسبت به کل قيمت ناچيز است، اما از قرار معلوم هزينه نگهداري تامکت بسيار بيشتر از هزينه هاي نگهداري MiG-31 است. ظاهراً دليل نيروي دريايي آمريکا براي بازنشسته کردن اين جنگنده پيشرفته نيز همين سرسام آور بودن هزينه هاي نگهداري آن بوده است. از اين لحاظ، تامکت در رتبه پايين تري نسبت به فاکس هاوند قرار مي گيرد. F-14 از ده امتياز هفت امتياز و MiG-31 از ده امتياز نه امتياز دريافت مي کند.



نتيجه گيري کلي مقايسه

همانطور که از نظرتان گذشت، در هر بخش امتيازات مربوطه با توجه به قابليت هاي هر جنگنده به آن ها اعطا شد. جمع کلي امتيازات برابر با 84 امتياز از 110 امتياز براي MiG-31 فاکس هاوند و 82 امتياز از 110 امتياز براي F-14 تامکت است. در اين مقايسه از نظر نتيجه کلي، ميگ MiG-31 در رده بالاتري نسبت به F-14 تامکت قرار مي گيرد و اين بدين معنيست که فاکس هاوند در کل مي تواند جنگنده-رهگيري موثرتر، ارزان قيمت تر و مجهزتر نسبت به تامکت براي نيروي هوايي کشورهاي مختلف باشد و در عين حال از پشتيباني قطعات يدکي و غيره تا ساليان سال بهره مند باشد. در ذيل جدول امتيازات هر بخش و کليه امتيازات را از نظر مي گذرانيم:



این مطلب را به اشتراک بگذارید
FaceBook  Twitter  

آخرین بروز رسانی وب سایت

  • آخرین بروز رسانی: یکشنبه 03 مارس 2024, 09:57:04

هواشناسی

weather1 copy copy copy copy

نظرسنجی

موضوع مورد علاقه شما مربوط به کدام است؟

موضوع مولتی روتورها - 8.3%
موضوع هواپیمای مدل - 12.5%
موضوع کامپوزیت - 20.8%
موضوع هواپیماهای بدون سرنشین نظامی (UAV) - 41.7%
موضوع پروژه های الکترونیک - 16.7%

Total votes: 24
The voting for this poll has ended on: 03 مارس 2023 - 00:00

آمار بازدیدکنندگان سایت


بازدید امروز337
بازدید دیروز470
بازدید این هفته1280
بازدید این ماه4573
بازدید کل784570

ارتباط آنلاین (یاهو مسنجر)

ما را محبوب کنید